تب دارم و لرز و کمر درد و اسهال و استفراغ
به ش میگم تو یه زمانی فرشته من بودی.حالا ... .هرچی از دهنت در میاد میگی و انتظار داری ساکت نگاه کنم.نه داداش من هنوز همونطور دوست دارم.تویی که بی انصاف شدی.تویی که تهمت می زنی تهدید می کنی.تویی که بدو بیراه میگی.اما باشه.اینم میگذره.دوباره همه قضاوت می کنن.منم خودمو قضاوت میکنم.من مثل تو رفیق نیمه راه نبودم.نیستم نخواهم بود.یادت نره ...
عابد نیست.یاشار نیست.ما که نفهمیدیم چرا گرفتنشون.میگن قراراه بیان تو تلویزیون.میگن بیچاره خانواده شون.میگن بیچاره خودشون.میگن بیچاره انجمن اسلامی.میان بگن بیچاره پلی تکنیک سریع میزنم تو حالشون که خفه شید و کور خوندید.
پلی تکنیک زنده است.بابا این امتحانا هم که دیگه گندشو دراورده.ما هم نه وقت درس خوندن داریم نه جرات نخوندن.چیز تو چیز شدیم خداوکیلی.حالا فعلا که یه درس به خاطر غیبت صفر میشیم.یه درس هم با استادش شاخ و شونه کشیدم میخواد شاخمو بشکونه میندازتم.خدا آخرو عاقبت بقیه شو به خیر کنه.من تلافیشو سرش در میارم.این گوساله(حیف گوساله مرامی!!!!!)معاون آموزشی هم هست.واسه همین این غیبتا رو اینجوری کرد تو پاچه م.ما که آخر فلسفه حضور و غیاب و نفهمیدیم.انگار گاوداریه.بابا دانشجو خودش میفهمه که کدوم کلاس به دردش می خوره کدوم نمی خوره.شما از این می ترسین که هیشکی سر کلاستون نیاد.منم نامردی نکردم مقاله خبرنامه دانشکده رو در مورد این گوساله نوشتم تا عبرتی بشه برای سایرین.
آقا ما این نظرخواهیمونو از خونه نمیبینیم.هرچند که نظر خاصی هم نمیذارن ولی خوب دیدنش حال میده دیگه.حالا بذار کابوسامو بنویسم ببین چه محشری بشه.وایسا یواش یواش .... .