٭

تو.بله تو.تو این دو سال هر جا نشستی با یه سو تفاهم احمقانه پشت سرم حرف زدی.هیشکی هم به ت نگفت تو یه بی شعوری که همچین فکری کردی.متاسفم.بازم به خاطر خودم.ولی الان که قانع شدی کاش اقلا جبرانش می کردی اما مطمئنم تو از این بخارا نداری.یعنی خیلی سخت هم هست که یه چیزیو که بد واسه بقیه جا انداختی بخوای توجیهش کنی توضیجش بدی یا از همه سخت تر عوضش کنی.

و تو دوست محترم عزیز.شما حتی نحوه سوال کردنت همم فرق داشت.دنبال دلیل می گشتی.هیچوقت اتهام نزدی و زیرلبی نرفتی.نمی دونم یادته یا نه اما من همیشه می خواستم بات دوست باشم اما تو نخواستی.یعنی اولش خواستی بعد می دونم چی شد که دیگه نخواستی.می دونم.تقصیر خود احمقم بود.امیدوارم همیشه مثل الان شاد باشی و احساس خوشبختی کنی.

و اما تو.می تونم برات متاسف باشم که دوست رویاییت مرتب گند می زنه و اسیر توهم خوشتیپی و توپیه اما دلم می خواد حرفامو اول به ت بزنم.اونم جلوی همه چون می دونم مشکلات من و تو قسمت اعظمش مربوط به منه.آره اما یه جوری نگو خیلی وقته ازش خبر نداریم انگار من شما رو گذاشتم کنار.هر کی ندونه تو که خوب می دونی که چی کار داری می کنی.مگه نه؟

جدیدا فقط فرهادو عشقه.فرهاد عزیز.نه فرهاد نوری نه.فرهاد با اون صدای عجیب و لحن غریبش که آدمو سحر می کنه.نمی شه غیر از اون چیزی گوش داد.

از رفع تکلیف بدم میاد.از کپ زدن تمرینا بدم میاد.از هر چیزی که بوی رفع تکلیف بده متنفرم.از مسیج های رفع تکلیفی بدم میاد.از رفاقتی که بوی رفع تکلیف بده بدم میاد.از اینکه وقتی رسیدم خونه مسیجش بیاد که کجایی و ژستهای احمقانه که این کجا رفت بدم میاد.بدم میاد.بدم میاد.می فهمی؟

هنوز نتونستم به سکوت عادت کنم.هنوزم گاهی زیادی زر می زنم.اما خوشحالم که می دونم چی می خوام می دونم می تونم به دستش بیارم.

آدم اگه هیچکسو به دست نیاره غصه از دست دادنشم نمی خوره و می تونه از تنهاییش نهایت لذتو ببره.غیر از اینه؟

بد سرمایی خوردم.سردرد و سینه چرکین و آنژین و هزارتا کوفت زهرمار دیگه.چیزی که نفهمیدم اینه که چرا اینقد کمرم درد می کنه.آخه چه ربطی به شقیقه داره؟

نظرای کسی که مثل هیچکس نیست هیجان انگیزه مرسی.

می دونی؟ تو خودتو می خواستی بکشی و منو به ترسیدن متهم می کردی.ها هادیدمت.تو رو هم دیدم.تو هم چیزی جز ژستهای احمقانه نبودی.کاش یه کم مرد بودی و به چیزایی که گفته بودی و نوشته بودی اعتقاد داشتی.اما من داشتم.همونطور که دیدی وقتی تموم شد هم خلافشو ثابت نکردم.اما خوشبختانه تو کردی.ضمنا در رابطه به اون مسیجهایی که زدی.اولا لد نیست به دوستات بگی چی کار کردی.به همه شون.ثانیا تو اگه پشه نیشت بزنه از دستش ناراحت می شی؟تو هم واسه من اندازه همون پشه مهمی.تو واسه من اندازه همون فن کوئلی که روش نشسته بودی ارزش داری.آره قربونش.برو دنبال کارت که نارفیق تر از تو ندیده بودم.هر چند من احمق بودم که نشناخته به ت اعتماد کردم.


 
;